مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی
امروزه یكی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت استاین تحقیق با فرمت ورد ، قابل ویرایش ، در 60 صفحه تهیه شده است |
دسته بندی | فقه و حقوق اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 49 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی
چكیده
امروزه یكی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد كه در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران كنونی نیز با همه پیشرفتهایی كه نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمیشود. معمول است كه وقتی از حقوق زنان بحث میشود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان میآید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تكلیف محسوب میشود؛ گاهی اوقات همین عدم تفكیك حقوق و تكالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی میشود كه در این مقاله به آنها اشاره میشود.
هدف از مقاله حاضر با یك مقدمه و مؤخره یادآوری این نكته است كه اولاً ـ جنسیت در خلقت باعث فضل و عدم فضل نمیشود؛ و ثانیاً ـ مراد از ارزش شهادت بیان نقش جنسیت در اعتبار شهادت نیست. یعنی این مسأله بررسی میشود كه آیا زن و مرد بودن تأثیری بر اعتبار شهادت دارد یا خیر؟ امروزه در مقررات اغلب كشورها شرط مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست، ولی در مقررات قانون جمهوری اسلامی ایران، تفاوتهایی در اعتبار شهادت زن، نسبت به شهادت مرد وجود دارد كه به بررسی آن میپردازیم.
برای اهل تحقیق كافی است كه بداند جامعه بشری قبل از اسلام چه طرز تفكری درباره زن داشته است، و شاید دیگر حاجت نباشد كه سیره نویسان و كتب تاریخ فصل جداگانه، یا كتابی مختص به عقاید امم و ملتها در مورد زنان بنویسند. چرا كه خصال روحی و جهات وجودی هر امتی در لغت و آداب آن ملت تجلی میكند.
در هیچ تاریخ و نوشتهای قدیمی چیزی كه حكایت از احترام و اعتنا به شأن زن كند یافت نمیشود، مگر مختصری در تورات و در وصایای عیسی بن مریم (ع) كه بنابر آن باید به زنان ارفاق كرد و تسهیلاتی فراهم نمود.
بررسی واژه شهادت
الف ـ معنی لغوی شهادت
شهادت، در لغت معانی مختلفی دارد از جمله كلمه شهادت در لغت از فعل ثلاثی مجرد شهد، یشهد، شهوداً و شهاد گرفته شده است. گفته شده این كلمه اگر بدون حرف اضافه استعمال شود به معنای ادراك و حضور است و با حرف اضافه «علی» به معنای اخبار قاطع بوده و استعمال آن با حرف «باء» مانند «شهد عند الحاكم لفلان علی فلان بكذا»[2] به معنای ادای شهادت یا قسم است. معنای اخیر مترادف جمله حلف بكذا؛ «قسم خورد به كذا» است.[3]
الف ـ از منظر فقه
فقهای شیعه، شهادت را «تكلیف» دانسته، ادای شهادت را واجب شمردهاند (محقق حلی، 1372، ج4، ص138) و اجماع علما بر این است كه ادای شهادت واجب كفایی است[5] اما بعضی آن را واجب عینی دانستهاند (خویی، بیتا، ج 1، ص 139). عدهای در مقابل قول مشهور، قائل به تفصیل شده و فرمودهاند «در صورتی كه شاهد به تحمل شهادت فرا خوانده شده باشد، ادای آن واجب است، اما در صورتی كه از او برای تحمل شهادت، درخواست نشده باشد، ادای شهادت واجب نیست» (نجفی، 1368، ج1، ص183).
ب ـ از منظر قانون
در قوانین جمهوری اسلامی ایران، هرگاه صحبت از شهادت و بینه است، بر احضار یا جلب شاهد نیز تأكید شده است. موارد ذیل به عنوان نمونه ذكر میگردد:
1ـ مواد قانون آیین دادرسی كیفری
نوع فایل: word
سایز:49.9 KB
تعداد صفحه:60